🌸🌸 ...دارم کتاب "تاریخ بیست ساله ایران، جلد 4" نوشته حسین مکی را میخوانم ... در صفحات 24 و 25 آمده...
در شانزده سال سلطنت رضا شاه پهلوی ندای آزادی را کسی نشنید!
حقوقی که بموجب قانون اساسی مشروطه بملت ایران اعطا گردیده بود بکلی (فراموش) شد.
آزادی قلم از میان رفته بود. مدیران جرائد محبوس و با شکنجه و آزار در زیر دیوارهای محبس تهران مقتول شدند
و برای اینکه مردۀ آنها هم قدرت نویسندگی نداشته باشد ناخنهای آنها هم کنده میشد (از جمله فرخی یزدی/ تاج الشعرا، نویسنده و مدیر روزنامه).
مطابق (اماری) که موجود است در محبس های تهران و زندان قصر و بیغوله هائی که در ولایات و ایالات این کشور بنام زندان وجودداشت،
متجاوز از بیست و چهار هزار نفر مفقود و مقتول شده،
و هزاران نفر از موطن و جا و مکان خود تبعید شده و غالب آنها بسختی جان سپرده اند،
و چندین صد میلیون تومان دارائی مردم مغضوبا از کف آنها گرفته شده،
هیچکس در مدت مذکور در خانه، حجره و تجارتخانه خود، در ملک و مزرعه و کارخانۀ خویش امنیت و آسایش نداشته و در یک کلمه، به ناامنی غارت و آدم کشی مرکزیت داده شده بود.
در صفحات 53 و 54 آمده...
در جنگ جهانی دوم، روس و انگلیس بایران قشون کشیدند و رضاشاهی را که پانزده سال پیش بزور بازوی خویش با آنهمه تشریفات به تخت نادری و تخت طاوس جلوس [داده بودند] بدون هیچگونه تشریفاتی از همان تخت ها بزیر کشیدند و بخارج فرستادند.
رضا شاه دیری در تبعید نپائید و بواسطه بدی آب و هوا و علت مزاج و پیری و فشار غم و غصه، سه سال بعد، در 1323/1944 درگذشت.
آری پایان کار رضا شاه قزاق سادۀ قزاقخانه تزاری و شاهنشاه و قبلۀ عالم و دیکتاتور ایران چنین شد. رضا شاه، تا زنده بود همه ایرانیان از او میترسیدند، بیشترشان از وی متنفر بودند. کمتر کسی به او محبت داشت، وقتی که مرد عدۀ معدودی بریبنوائی و غربت وی گریستند.
جاوید ایران! پاینده مردم ایران!
🌸🌸 ایرانی تحصیلکردۀ داخل و خارج از کشور:
این مسئولیت بر دوش ماست که با الگو و راه و روشِ "حکومت دست نشانده" آشنا شویم!
🌸🌸وقت بذار و کتاب "تاریخ بیست ساله ایران" را بخوان! و هویّت کم رنگ شدۀ ایرانی را شکوهی تازه بده! پی دی اف مجانی در اینترنت و کاراکتاب.
جالبه که، حتی خود رضا شاه هم بارها گفت که او را انگلیسها آوردند...