ربط ما و تحصیلکرده های ما در تولید احتیاجاتمان و پیشبرد مردم و جامعۀ ایران چیست؟ سهم ما و تحصیلکرده های ما از امکانات، منابع و بازار رقابت موجود در کشورمان چیست؟ >>> شعار هر ایرانی: آبادی، کار، تولید، آزادی! <<<
برای درک اهمیت عظیمِ کارکرد قدرتهای بیگانه و عوامل ایرانی آنها در داخل مجلس، ادارات، نیروهای مسلح و اطلاعات، و در معبر و منبر کشور، و تاثیرفعالیت آنها بر فقروبیکاری، و فساد و تفرقه در جامعه امروزمان،
جلد سوم و چهارم "حیات یحیی" نوشته یحیی دولت آبادی، و جلد اول "تاریخ بیست ساله ایران" نوشته حسین مکی، را بخوانید!
بوجود آوردن جامعه ای صنعتی و مدرن با ساختن چند کارخانه و دانشگاه، تعدادی جاده و سد و آب و برق کشی، ظاهری مدرن و آزاد، و چند کسب و کار دانش بنیان و دیجیتال انجام نمیشود.
چرا کلان بسیجی ها و طرفداران اسرائیل و جمهوری اسلامی و مجریان کرایه ای آنها، امثال حسام نوذری، مانی، و سلیمانی امیری هی تبلیغ میکنند که مردم ما باید دلشان برای مردم اسرائیل بسوزد و مردم ما باید مردم اسرائیل را دوست داشته باشند؟
پاسخ- تا جوانان و مردم ما با منطق و فکر بالغ به منافع شخصی خود و منافع ملی کشور خود نیاندیشند.
تا جوانان ما با فکر بالغ برای رقابت کردن با مردم اسرائیل و دیگران در بازارهای خود و منطقه تلاش نکنند ... و از دزدیده شدن مشاغل و اموال و املاک کشور خود خشمگین نشوند.
موضوع دوست داشتن و دوست نداشتن و دلسوزی برای کسی نیست! در زمانیکه هزاران اسرائیلی بالغ تولید کننده و شرکتهای بین المللی، با حمایت حکومتهایشان و همکاری جمهوری اسلامی، سالانه میلیاردها دلار تولیدات مصرفی و خوراکی خود را در سوپرها و بازارهای ما میفروشند ... و در ایران رقیبی با فکر بالغ برای خود نمیخواهند... جوانان ما، در حسرت مشاغل دزدیده شده خود بیکار یا مجبور به مهاجرت میشوند.
چرا وسط تهدید جنگ و تحریم و مصادره کردن پولهای مردم ایران در دادگاههای خارج، هی تبلیغ میکنند که حساب مردم اسرائیل با حکومت اسرائیل جدا است؟ چون این عوامل قدرتهای بیگانه و جمهوری اسلامی برایشان ایده آل استاگر حکومت و شرکتها و مردم اسرائیل با کشورهای دیگر بریزند تو مملکت ما ... و بر ما و اقتصاد ما مسلط بشوند ... و ببینند که جوانان ما مثل کودکان با ساده لوحی نشسته اند و تکلیف خودشان را نمیدانند. ... چرا؟ چون، خب، حسام و افشین جون گفتن مردم ایران مردم اسرائیل و امریکا رو دوست دارن، آخه اونا حکومتهاشون که نیستن.🤣🤮
🔺🔺 ایرانی هوشمند مذهبی و غیرمذهبی، بسیجی ها و طرفداران اسرائیل و جمهوری اسلامی را از صفوف مبارزۀ خود در رسانه ها و معبر و منبر ترد کنید!
برای اینکه شما گزینه های بد را خوب بدانید، واقعیت را عوضی ببینید، خواسته هاتان را به نفع آنها تغییر دهید! چند متد مخ زنی معمول:
1- شبیه سازی = مثلا در این ویدئو، یک چیزی که در ذهن ما ایرانیا مثبت است (اسطوره های ایران باستان ما) را با یک چیزی که در ذهن ما منفی است، اسرائیل (که دشمن پیشرفت ایرانی و قصد تسلط بر کشور ما را دارد) را با هم جفت میکنند، یک مقدار هم تاریخ ننه من غریبی اورشلیم را قاطیش میکنند، و همه اش را پشت به پشت با متن راجع به ایران ردیف میکنند ...
نتیجه اش چیست؟ چون دیفالت/پیش فرض مغز مثبت است،
اونی که منفی و مضر است (تسلط اسرائیل بر ایران) خود بخود با اون مثبتی که باهاش جفت کردند (تاریخ ایران باستان) در ذهن ما شبیه سازی میشود ... و بعد براحتی از این احساسات گیج و قاطی شدۀ ما برای اهداف خودشان استفاده میکنند.
شبیه سازی یکی از کشفیات روانشناسی است که در تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) و در تبلیغات تجاری (فروش اجناس) دائم استفاده میشود. بعضی از سخنوران ایرانی که عامل یا طرفدار اسرائیل هستند، مثل حسام نوذری و زیباکلام از این ترفند دائم استفاده میکنند. مثلا حسام نوذری در یکی از ویدئوهاش گفت: "بایستی فرهنگ یهود را زنده کرد ... یعقوب لیث رو بایستی زنده کرد." یا در ویدئوی دیگر باهمین متد مخ میزند که اسرائیل مظلوم است و ایرانی باید دلش برای اسرائیلی بسوزد.
2- استفاده از حرکات دست و بدن = مثلا، این حالت دستها بنام "برج سازی" (Steepling). در هنگام صحبت اگر دستها را باین ترتیب نگهدارید (سر بالا یا پایئن)، حس های اعتماد به نفس و اقتدار را به بیننده الغاء میکنید و جاذبه شما را افزایش میدهد. و اگر ادامه بدهید (مثل این افسر اسرائیلی) به معنای ارعاب یا ایجاد تسلط نیز میباشد.
ویدئو دقیقه (43:50) بیانیه رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل بفارسی گفته میشود "ارتش اسرائیل میداند چگونه با ایرانی برخورد کند تهاجمی و تدافعی..."
دستها را به حالت "برج" نگهداشتن اعتماد به نفس، اقتدار، تسلط و ارعاب را منتقل میکند.
3- عوض کردن معانی و تصاویر ملی = مثلا وقتی جمهوری اسلامی با این پیام سعی میکند معنی و تصویر هفت سین (سیب، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سبزه و سمنو) را در ذهن ما و نهایتا در مراسم نوروزی ما تغییر بدهد، و "... هفت سین سلام، سرور، سادگی، سلامتی، سعادت، سرزندگی و سلوک نیک ..." برای ما آرزو میکند. جمهوری اسلامی این متد را با قاطی کردن سمبل های مذهبی و ملی دائم استفاده کرده است.
یا وقتی این گروه که طرفدار سیاستهای اسرائیل هست (مانی، افتخاری، نوذری، سلیمانی امیری) تاریخ بقتل رسیدن یک سمبل مبارزات وطن دوستان ایران (مهسا امینی) را برای اسم خود انتخاب میکند، اینها نیز تلاش در عوض کردن معانی و تصاویر ملی که در اذهان ما است به نفع اهداف خائنانۀ خود دارند. ایرانیان مبارز و هوشمند، بسیجی ها و طرفداران اسرائیل و جمهوری اسلامی را از بین خود بیرون کنید!
🔺 در انقلابهای صنعتی گذشته و دیجیتال امروز در غرب، مشارکت "اکثریت" مردم باعث نوسازی فیزیکی کشورهایشان، و درک اهمیت فرد در سازندگی و پیشرفت آنها شد.
🔺روشنفکران انقلاب مشروطه نیز ارزش فرد را درک کرده بودند و در قانون اساسی حقوق شهروندی را برای افراد معین کردند.
🔺🔺ولی پس از افتتاح مجلس، قوۀ مجریه بدست درباریان و عوامل بیگانه افتاد ... که از اجرائی کردن اصلاحات تصویب شدهدر مجلس شورایملی جلوگیری میکردند.
🔸این باعث شد که (برعکس جوامع غرب) نوسازی بدست قشر کوچک اتئلافی (حکومت و خارجی ها) افتاد ... که مانع مشارکت اکثریت مردم ایران در سازندگی کشور شدند ...
و نهایتا از ترویج علم و صنعت در بین مردم و آباد کردن اکثر مناطق ایران بطور سیستماتیک جلوگیری کردند.
جوانان مبارز، ریشه های مشکلات داخلی و بین المللی امروز ما ... و راه حلهای آنها را در تاریخ معاصر ایران (از قاجار به اینور) پیدا کنید! جلد سوم و چهارم "حیات یحیی" نوشته یحیی دولت آبادی، و جلد اول "تاریخ بیست ساله ایران" نوشته حسین مکی، را بخوانید!
بعد از آشنائی با تمدن غنی و کشفیات علمی و صنعتی در خاورمیانه، و خارج کردن ثروتهای عظیم طبیعی و طلا و نقره از سرزمینهای تصرف شده در افریقا، امریکا، و شرق بود که انقلابات مختلف تجاری، صنعتی و روشنفکری در اروپا و بعد امریکا اتفاق افتاد!
حدود قرون 17 تا 19 میلادی در غرب (صفویه و قاجار در ایران) زمان شروع صنعتی شدن اول اروپا و بعد امریکا بود. حین این تغییر فیزیکی بود که در سیستم فکری و معیاری-اعتقادی سیاستمداران و مردم غرب نیز تغیرات کیفی و همه گیر بوجود آمد.
😳😳 ...و برعکس آن، یعنی با حذف کردن اکثریت صنعت، تولید و توسعه از جامعۀ ما تزریق خرافات و عقب مانده نگهداشتن مردم را آسان کرده اند.
سلام - در مشهد به دنیا آمدم. در تهران بزرگ شده ام. دارای مدرک کارشناس ارشد هستم. عضو هیچ گروه یا عقیده ی بخصوصی نیستم - اگر چه خوب است که از عقاید دیگران با اطلاع شد. عقیدۀ من کمک کردن به ایرانیان عزیز (که شامل خودم هم میشود) در سطحی که میتوانم است. تلاشم در پیدا کردن راه حل هائیست که با آن بتوانیم تمرکز قدیمیِ خود روی مسائل ذهنی-اجتماعی-سیاسی را تبدیل به تمرکز به روی مسائل عملی-صنعتی-اقتصادی و آبادی چرخش بدهیم. تا بتوانیم به دنیای خود-چاره-سازان امروز پیوسته و جامعه و فرزندان خود را برای رقابت در این دنیای پر از چالش آماده کنیم.