جریان مضر بودن "نقدینگی" در جمهوری اسلامی اینه که:
enlightened  مثلا، مجلس ژاپن فلان قدر وام ارزان و ارز دولتی تصویب میکند. سرمایه دارهایش میروند و میگیرند، و با آن ماشینهای صنعتی یا تکنولوژی یا تعلیمات جدید میخرن و امور چند تا کارخانه و مزرعه را بروز میکنند. 

یعنی، با آن سرمایه ارزان که از دولت گرفته بودند، صنعت شان پیش میرود، شغل آفرینی میشود، سرمایه دارها هم منفعت میبرند، حتی تجارت مفید هم میکنند. خب؟

 

enlightened  ولی در جمهوری اسلامی، مجلس وام و ارز ارزان تصویب میکند، سرمایه داران (بخوان، خودیها و رفقای نفوذیشان) میآیند و میگیرند. چی میخرند؟
خرت و پرت و خودروهای لاکچری وارد میکنند، یا مآل و برج و تالار میسازند، و بقیه اش را هم میذارند توی بانک بهره بگیره... و هر چی منفعت میکنند را نیز از کشور خارج میکنند.

👈🏼👈🏼 یعنی، نه شغل آفرینی مفید میکنند، نه صنعت و عمران را بهتر میکنند- در واقع با واردات، تولید بومی را هم از بین میبرند، خزانه مردم/کشور خالی میکنند، چون ارز و وام را که میبرند که هیچ مالیات هم به خزانه برنمیگردانند ... ولی پول روی پول آقایان میآید، نقدینگی آنها زیاد میشود... و امکان بالا رفتن تورم در کشور نیز افزایش پیدا میکند.

اینه که افزایش نقدینگی در جمهوری اسلامی بد است ولی در ژاپن خوب. 
به گفته یک کارشناس اقتصادی، "در پایان شهریور ۱۴۰۰، نقدینگی ایران به بیش از ۴ هزار هزار میلیارد تومان رسید؛ این نتیجه «اقتصاد فسادزده» است.