بعد از آشنائی با تمدن غنی و کشفیات علمی و صنعتی در خاورمیانه، و خارج کردن ثروتهای عظیم طبیعی و طلا و نقره از سرزمینهای تصرف شده در افریقا، امریکا، و شرق بود که انقلابات مختلف تجاری، صنعتی و روشنفکری در اروپا و بعد امریکا اتفاق افتاد!

این داستان بسیار جالب و مهیجی دارد که ازحدود دوره "کشف و سیاحت" اروپائیان شروع  شده، و هنوز هم اینجا و آنجا به فرمها و میزانهای مختلف تکرار میشود. اجازه بدید که مختصری از این داستان را براتون بگم.

 

 دوره کشف و سیاحت .   بعد از دوران جنگهای قبیله ای اروپا، از حدود سال 1095 تا 1291 میلادی (474 تا 670خ حدودا سلجوقیان و مغولها در ایران) کلیسا و متمولین اروپا یک دوران 200 ساله لشگر کشی مذهبی (جنگهای صلیبی) به خاورمیانه را شروع کردند. در دوران طولانی هزاران اروپائی از جمله تجار، اشراف، و سیاستمداران همراه سربازان صلیبی به خاورمیانه مسافرت میکردند و بعد از کشتار و تصرف پایگاههای مختلف برای خود تاسیس میکردند و غنائم عظیمی با خود باروپا میآوردند. این اقشار متوجه شدند که دنیای بسیار بزرگ و غنی ئ در خاورمیانه و در خارج از اروپا وجود دارد. و با انگیزۀ کشف غنائم و تصرف سرزمینهای پرمنفعت بود که دوره کشف و سیاحت اروپائیان رقم خورد ( The Age of Discovery or Exploration 1600-1400 ، 978-778 هجری آل بویه). 

 

در طول دو قرن کشف و سیاحت، تجار و مردان ماجراجوی اروپائی، با حمایت همه جانبه دولتها، متمولین، اشراف و شرکت هزاران نفر از مردم عادی اروپا (با خرید سهام از شرکتهای سهامی عمومی، که در همین دوران بوجود امده بود) سرمایه لازم را برای رفت و آمد و لشگرکشی به اقصانقاط جهان فراهم کردند. انها از راههای زمینی با کاروانها، و با کشتیهای مسلح از راه دریا که ارزانتر و سریعتر بود به همه قاره های دنیا سفر کردند، و برای امور تجاری و مدیریت متصرفات، مراکز بندری وشبکه های مهم تجاری بین المللی در همه جای دنیا برپا کردند (در شرق دور، هند، خلیج فارس، دریای سرخ، دریای سیاه و مدیترانه، غرب و جنوب افریقا و بالاخره امریکای جنوبی و شمالی). در این دوران بود که برای اولین مرتبه نقشه کامل دنیا تهیه و چاپ شد.

 

 دوره انقلاب بازرگانی .  در این قرون، تجار اروپائی از این تمدنها و سرزمینهای قدیمی و بسیار غنی همه جور ثروت و محصولات زمینی و زیرزمینی و کالاهای ساخته شده را به اروپا سرازیر کردند. انواع ادویه جات و محصولات غذائی (کاکائو از افریقا، قهوه ازامریکای جنوبی، شکر از امریکای مرکزی، و محصولات دریائی، کشاورزی و پوست و چوب از جنگلهای امریکای شمالی)، مواد اولیه برای کارخانه ها، انواع فرش، پارچه های نخی وابریشمی مجلل، مروارید، ظروف عالی شیشه ای و چینی، مُشک، تریاک و طلا و نقره و جواهرات به اروپا برده شد و در قاره های مختلف خرید و فروش شد. این زمان را دوره انقلاب بازرگانی اروپا (Commercial Revolution1700-1500 حدود 1078-878 هجری، تیموریان و صفویان) نامیدند.

 تحولاتی که در اثر این فعالیتهای گسترده اقتصادی و تجارت و تولید پول و ثروت درجامعه اروپائی بوجود آمد بسیار عظیم و همه گیر بود.

اول اینکه، در اثر تصرف امریکای جنوبی انقدر طلا و نقره از معابد و معادن سرخپوستهای ازتک و اینکا به اروپا اورده بودنند که انهمه پول وسرمایه نقد سیستم ارباب-رعیتی را که اساس اقتصاد اروپای انزمان بود متزلزل کرد.

دوم اینکه، تجار و بازرگانان انقدر ذخیره پولیشان بالا رفت که کم کم برای تولید کالاهای بیشتر و رقابت با بدست آوردن بازارها و رقابت با یکدیگر تبدیل به کارخانه داران و بانکداران عظیم  و خصوصی شدند، و حتی به شاهان (مثلا برای جنگهایشان) و اشرافیان اعتبار و پول قرض میدادنند. این وامها عموما با بهره های بالا و یا در مقابل گرفتن امتیازات مختلف از شاهان و دولتها بود، از جمله گرفتن لقبهای اشرافی و درباری،  امتیاز تهیه وسایل پشتیبانی برای سپاهیان، گرفتن امتیاز تسخیر و مستعمره / کلونی کردن سرزمینهای جدید در افریقا، امریکا و شرق، که تجار آنها را تحت پرچم شاه ها و اشراف اروپائی و با خشونت بسیار تصرف میکردند.

سوم اینکه، با بالا گرفتن فعالیتهای اقتصادی پر منفعت، مردمی که در تجارتخانه ها و ادارات و بانکها و موسسات کار میکردند انواع فرایندها، تئوریها، و سیستمهای جدید را برای حل مشکلات و بهتر کردن و انجام کارهای دفتری، مالی و بازرگانی، حمل و نقل و بیمه، بانکی، بازرگانی، سرمایه گذاری را اختراع و ابداع کردند.

چهارم اینکه، بجای دهات و روستاهای درب و داغون گذشته در اروپا، شهرهای بزرگ و کوچک با انواع زیربناهای اقتصادی و غیره ساخته و اروپا آماده شدن انقلاب صنعتی که در شرف انجام بود شد.

 انقلاب صنعتی .  بعد از وارد کردن آنهمه ثروت، باضافۀ علم و دانش، مهارتها و ابزار پایه از همه دنیا (بخصوص از خاورمیانه و شرق) و انباشتن آنها در اروپا بود که انقلاب صنعتی ( Industrial Revolution1800-1600) اروپا (و بعد امریکا) توانست با قدرت باور نکردنی فرم بگیرد. با پیش رفتن انقلاب صنعتی در کشورهای اروپائی کارگاههای کوچک و خانگی تبدیل به کارخانه های صنعتی شدند، و ابزارهای دستی و روشها و دستگاههای ابتدائی و بومی انها تبدیل به ابزار، ماشینهای مدرن (آنزمان) شدند، و نتیجتا پیشرفت نسبتا سریع در همه رشته های زندگی اجتماعی و فردی شروع شد. چند مثال خلاصه شده ممکن است گسترش و عمق این تغییرات و کارائی انها در متحول کردن و بهبود زندگی روزمره اروپائیان را روشن کند:

 

کشاورزی

کالاهای خوراکی و کشاورزی نه تنها منبع تهیه غذا و زنده، سالم و قوی نگاهداشتن افراد هستند، بلکه یک منبع غیر قابل اجتناب برای تهیه مواد خام اولیه برای کارخانجات و تولید کالاهای مصرفی و صادراتی هستند. در این دوره کشت و پرورش کالاهائی مثل، کتان، پنبه، پشم، رنگهای مختلف و تنباکو و شکر نه تنها کارخانه های پارچه بافی و سیگار سازی را رونق داد، بلکه کارگاهها، اصناف و مشاغل بزرگ جانبی دیگری مثل گله داری، شیمیائی (برای تولید کود و حشره کش و غیره)، تولید گیاهان و محصولات جدید، مهندسی ابیاری و سیستمهای جدید کشاورزی را نیز تاسیس و گسترش داد و ثروتمندان بسیاری بوجود آورد.

 

استخراج معادن

در گذشته استخراج معادن کاری بسیار کند، با زحمت و خطرناک بود. پیشرفت مهندسی در تونل سازی و در حمل و نقل از زیر زمین به روی زمین، در ماشین الات، در روشنائی تونلها، در مواد منفجره و غیره، محیط کار بهتری برای پرسنل بوجود اورد و استخراج را سریعتر و تولید را بسیار وسیعتر کرد.

 

سرمایه

اگر چه در گذشته انباشتن سرمایه و ثروت از زمین و ملک داشتن و در مواردی از ذخیره کردن طلا حاصل میشد، ولی در این قرون منابع جدید کسب، تولید و انباشت ثروت و قدرت بوجود امد، مانند، تجارت، بانکداری و بیمه، فعالیتهای کارخانه ای، و صاحب ماشین الات بودن.

 

امور انسان و عمران

در گذشته مرگ و میر انسانها بدلایل امراض و گرسنگی بالا بود. ولی در این سالها مردم دسترسی بسیار بیشتری به مواد غذائی بهتر و سالمتر پیدا کردند، لباسها و ساختمان خانه ها بهتر و راحتتر شد، دستمزدها بالا رفت و در نتیجه ازدواج بیشتر شد و بچه ها کمتر از امراض میمردند، بهداشت عمومی بهتر شد، و با امراضی مثل اسکروی و ابله و طاعون مبارزه شد.

 

امور دولت

در امریکا، بعد از گرفتن استقلال از انگلیس (1783) الکساندر همیلتون خزانه دار (وزیرمالی) دولت مرکزی شد. چشمانداز (هدف، رسالت) هامیلتون برای امریکا بوجود اوردن یک امریکای قوی و مستقل توسط (از جمله کارهای دیگر) تبدیل کردن کشور به یک قدرت کارخانه ای و صنعتی رده اول و برتر بود. برای فورموله کردن رسالت و هدف خود هامیلتون سخت کار کرد وشخصا تعداد زیادی نامه به تجار، بازرگانان و کارخانه داران در سراسر امریکا و کشورهای دیگر نوشت و از آنها خواست که نیازهای خود را برای رونق صنعت خود با او درمیان بگذارند. از جمله درنیازهائی که تجار و کارخانه داران به او اطلاع دادند اینها بودند: پول و سرمایه، کارگر، کارشنان و کاردان فنون و مهارتها، پاداش و حق الامتیاز از دولت و حمایتهای گمرکی.

 

مدارک تاریخی نشان میدهد که تمام جوابهائی که به همیلتون فرستاده شده بود با دقت بسیار خوانده و ضبط شدند. بر اساس این جوابها همیلتون پیشنهادات خود را برای بوجود اوردن یک قدرت کارخانه ای و صنعتی رده اول در امریکا فورموله کرد: حمایتهای گمرکی، محدود کردن واردات، دادن پاداش و حق الامتیاز به مخترعین و تولید کننده های داخلی، تشویق واردات مواد اولیه و جلوگیری از صادرات منابع زیرزمینی ئی که کارخانه داران امریکائی لازم داشتند، و غیره. این اصول و امکاناتی که دولت امریکا 300 سال پیش برای تجار و صنعتگران و کسبه خود فراهم کرد، امروز هم بمقدار زیادی فراهم میکند، که باعث ساختن غول صنعتی و مردم توانا و مخترعی که امریکا و امریکائیان شده اند بوده است.

کشاورزی در قرن 18 انگلیس

از غرب چه درسی میتوانیم بگیریم؟  مردمی که خود مشکلات خود را حل میکنند و میتواند هر چیزی بسازند!

 

این تغییرات آسان نبود و سالها بلکه چند قرن طول کشید، ولی متداوم بود و در حین انجام آنها در هر پیچی مشکلات و گره های بزرگ و کوچک وجود داشت. ولی نکته قابل توجه این بود که در سر هر پیجی و برای هر گره ای، تجار، کارخانه داران، متمولین و دولتمندان از هر فردِ دانشمند، عالم و دانشگاهی، از هر صنعتگر و پیشه ور، یا هر فرد عادی که بدلیل علاقه شخصی یا تجربه در موضوعی خبرگی یا اختراع و خلاقیتی پیدا کرده بود برای رسیدن به اهدافشان استفاده کردند و او را در قسمتی بکار گرفتند.

 

این همکاری نزدیک و سودمندِ دولت و صاحبکاران و نخبگان جوامع غرب در پروسه تغییر و ساختن وسائل زندگی و ابزار پیشرفت، پایه و ستونهای محکمی برای ساختن اینده ئی پایا و پویا بنیان نهاد. این زیربنای قوی و همه گیر مردمی- علمی- صنعتی/عملی، بقا و ادامه وجود جمعیتی را که مشکلات خود را، برای رسیدن به اهدافش حل میکرد و در آن مسیر توانائی ساختن هر چیزی را پیدا میکرد، تضمین کرد.

 

در صده های بین 1600 و 1900 میلادی با برنامه ریزی برای اهداف و کار ممتد، کیفیت زندگی انسانها بالا رفت، بهداشت بهتر شد، غذاها و خوراک متنوع، با طعم و کافی شدند، لباسها و خانه ها راحتتر شدند، کار فراوان و وسائل و محیط کار بهتر و امن تر شد، صنایع و پیشه های جدید بوجود امد، دانش و ابزار پیشرفت در دسترس همگان قرار گرفت، و اتکاء بنفس و اعتقاد مردم بخود بآسمان رفت.

 

ولی مشکل جدیدی هم پیش آمده بود

 

 در اثر جذب تمام همه مردمی که میتوانستند کار کنند در اروپای (و بعد امریکا) در کارخانه ها و کارگاهها و مشاغل جدید، کمبود نیروی کار در تمام صنایع بوجود امد. این کمبود به انداره ای همگانی شد که دستمزدها بالا رفت، مهمتر اینکه، تحولی در درک اروپائیان از مفهوم "فرد" و "فردیت" بوجود آمد وقتی الیت و بزرگان صنعت، تفکر و دولت بصورت ملموس متوجه ارزش وجودی فرد، ارزش کار فرد، ارزش خلاقیت، توانائیها، خواست و اهداف و آمال فرد در رسیدن به اهداف صنعتی و غیره شدند.

Fig. 21. Adolph von Menzel, The Dinner Party of Frederick II, 1850, 60 × 50 cm. Colour reproduction by Adolph Otto Troitzsch, 1912. Berlin, Museum Europäischer Kulturen, D (33 R 195) 674/1972.

روشنفکران و متفکرین قرن 17 اروپا-

تحولی که در درک و ذهنیت جامعه غربی در مورد فرد بوجود آمده بود، آنها را متوجه کرد که عامل و فاکتور اصلی تبدیل شدن آنهمه ثروت خام (منابع طبیعی و طلا و نقره) به اختراعات و کالاهای ساخته شده، به تولید بیشتر، به بهبود مدیریت، به خوراک برای همه و کارخانه و شغل، به پیشرفت و آبادی شهرها، و بالاخره، عامل اصل تبدیل شدن آنهمه ثروت خام به انباشتن بیشتر ثروت و قدرت برای آنها، افراد بوده اند.

 

در این زمان بود که یک فرد بعنوان یک کارگزار شخصی که دارای احساسات، احتیاجات، اهداف، علایق و توانائیها و استعدادهای مخصوص بخود بود و دارای قدرت تشخص مشکلات و حل آنها بود شناخته شد، و نه فقط بعنوان رعیت، کارگر، و یا ابزار تولید. و ناگهان ملموس بودن ارزش فرد و خواسته ها و توانائیهای او برای عملی کردن خواسته ها و اهداف تجار، صنعتگران و دولتمردان غیر قابل اجتناب شد.

 

مشارکت همگی مردم برای پیشبردن اهداف مشخص فیزیکی و اقتصادی در این جوامع "باعث" یک جهش درکی تکاملی ذهنی در بزرگان تفکر و صنعت و دولت آن زمان شد که مفاهیمی مانند عوام، توده (mass)، رعیت، قوم، قبیله را توسعه دادند و مفهوم فرد و فردیّت و کار و توانائی و خواستهای او را نیز بآن اضافه کردند.

 

این جهش تکاملی ذهنی تاثیر عمیقی روی افکار افرادی که در رشته های انسانی مثل فلسفه، سیاست، قانون، جامعه شناسی و هنر در این دوره فعال بودند داشت.  متفکرینی مانند تماس هابز(1651) جان لاک (1689) و جان جاک روسو (1762) این درک و جهش تکاملی ذهنی اجتماع را در تئوری هائی مثل "قرارداد اجتماعی" (رابطه مناسب بین فرد و دولت چیست)  جلوه دادند، که به نوبۀ خود به ارتقاء زندگی انسان، جامعه و روشهای حکومت بر مردم و منابع یک کشور کمک کرد.

 

این جهش تکاملی ذهنیت در شناخت ارزش فرد و قائل شدن حقوق شهروندی افراد در ایران هم، در دوره انقلاب مشروطه 1285 هجری (1906 میلادی) پیش امد، اما نه در اثر تلاشهای اقتصادی، علمی و صنعتی  همهگیر مانند اروپا و امریکا.

بلکه در اثر برخوردها و تلاشهای سیاسی-اجتماعیِ فکری روشنفکران و نخبگان فکری اواخر دوره قاجار، که منجر به کنار گذاشتن سیستم ارباب-رعیتی، نوشتن قانون اساسی بر اصل احترام به حقوق شهروندی بود.

ولی پس از افتتاح مجلس و افتادن قوۀ مجریه بدست درباریان و عوامل بیگانه (روس و انگلیس) از پیاده کردن اصلاحاتی که مجلس شورایملی تصویب میکرد در کشور جلوگیری شد؛ و اکثریت مردم امکان درگیر شدن با سازندگی و آبادی کشور را پیدا نکردند؛و از شکل گرفتن پروسۀ ترویج علم و صنعت در بین مردم میلیونی ایران (همچنانکه در غرب جریان یافت) بطور سیستمه جلوگیری شد.frown     

باغشاه، جلاد و پایان تلخ ماه عسل مشروطه

روشنفکران و متفکرین قرن 19 ایران، مشروطه-  دربار و حامیان خارجی آن بعد از به توپ بستن مجلس اول، متفکرین و مشروطه خواهان را به غل و زنجیر کشیدند، عده ای را اعدام، عده ای را تبعید کردند.