100 سال بسه! دیگه ما مردم باید یه جوری این بساط حکومت دست نشانده داشتن را از مملکت خودمون جمع کنیم! 😕  ضررهاش خیلی زیاده!   بخونید ... میفهمید که عین همین کارهائی که در 44 سال گذشته با ما کردن است؛ فقط الان حجم و پیچیدگیش خیلی بیشتره.

... دارم کتاب "تاریخ بیست ساله ایران" جلد 7، نوشته حسین مکی را میخونم👏🏼👏🏼 (لینک در اینترنت و در این بلاگ)

(صفحه 17)        "رضا شاه اگر از بدو کودتای 1299 مارک انگلیسی نداشت ... اگر برای معتقدات مردم احترم قائل می شد و با مقامات دینی ستیزه جوئی نمیکرد، به توقیف و قتل مدرس که مردی آزادیخواه، مجتهدی با فضیلت و تقوای سیاسی و مورد احترام مردم بود دست نمی یازید،

اگر اقدام به کشتار دستجمعی مردم بی گناه در صحن و حرم مطهر حضرت رضا که محل بست همگان حتی قتله بود نمیکرد...

رضا شاه اگر به منظور مال اندوزی و باز هم مال اندوزی به ضبط املاک و دارائی های مردم نمی پرداخت، اگر کمترین احساس حق شناسی و عاطفه به کسانی که وی را پیش از رسیدن به قدرت یاری کرده بودند مرعی/رعایت میداشت،

رضا شاه اگر با زمان حرکت میکرد، مردم را بحال خود میگذاشت، حلقه خفقان و اختناق را هر روز تنگتر نمی ساخت، مخالفین خود را در بند نمی کرد، مطبوعات یعنی زبان مردم را نمی بست و به کمک عوامل خود در اداره سانسور از طنین هرصدای حق طلبانه ای جلوگیری نمی نمود،

اگر مجالس [مجلس شورای ملی] فرمایشی ترتیب نمی داد، اصول قانون اساسی را زیرپا نمی گذاشت، کشور را طبق اصول مشروطیت اداره می نمود، اگر در امر سیاست و مملکت داری بخصوص درمورد سیاست خارجی از روشن بینی لازم برخوردار میبود و از نظرات افراد صاحب رای و روشن بین بهره می برد،

و رضا شاه اگر در نهایت با رفتار و کردار صحیح خود جائی دردل مردم داشت و پایه های تخت خود را برقلوب مردم می گذاشت،

در سوم شهریور 1320 محال بود که بیگانگان با اتکا به قوای نظامی خود بتوانند او را از سلطنت برکنار و به جزایری در افریقای جنوبی تبعید کنند." 😔

همین که خبر استعفای رضا شاه در کشور منتشر شد مردم جشن گرفتند و ابراز شادمانی نمودند (وقتی ژاپن در جنگ دوم جهانی توسط متفقین اشغال شد، دولت ژاپن تغییر کرد، ولی بدلیل محبوبیت امپراطور  هیروهیتو، متفقین نتوانستند او را معذول کنند.)

وقتی نخست وزیر خبرِ برکناری رضا شاه پهلوی را در مجلس اعلام نمود نه تنها یکنفر ابراز تاسف نکرد و بحمایت از او برنخاست بلکه... همان نمایندگانی که بدست عمال رضا شاه سر از صندوقهای قلابی آراء درآورده و بفرمان او [منصوب] شده بودند، در بدگوئی و اعتراض به وی بر یکدیگر سبقت گرفتند...

نماینده ی که گفته بود "چه فرمان یزدان چه فرمان شاه" و نماینده ای که اظهار کرد "بنده همان به که زتقصیر خویش – عذر بدرگاه رضا آورد"، یکی خواست چمدانهای او را بگردند تا مبادا از جواهرات سلطنتی با خود ببرد ... دیگری اظهار داشت، "خوب شد از شراین ملعون خلاص شدیم"!😔