آیا قصد موفقیت برای خود و ملت خود را داریم، یا فقط قصد موفقیت برای خود و مانند خود را؟  میتوانیم امور جامعه را بر اساس هر کدام از این خواسته ها بچینیم و موفقیتی بدست بیآوریم. ولی جهان پر از رقابتی که در آن زندگی میکنیم بما نشان داده است که تنها جوامع، دولتمندان و کشورهائی پیشرفت کرده و پایدار مانده اند که امورشان را برای موفق شدن اکثریت مردمشان چیده و ردیف کرده باشند.

 

 

  با یک نگاه حتی سطحی به کشورهای پیشرفته میتوانیم ببینیم که دولتمندانشان سالهای مدیدیست که این رمز را دریافته اند که برای موفقیت کشورشان، اکثریت جمعیتشان باید به موفقیت برسند. و فقط به این دلیل است که آنها ابزار و برنامه های تشویقی - حمایتی خود (اعم از قوانین و بودجه) را در دسترس و برای حفاظت اکثریت مردم خود قرار میدهند، و نتیجتا باعث ورود میلیونها از مردمشان در پروسه ی عمل، تولید و حل کردن مسائل و مشکلات خود شده و جامعه ای خود- باز- ساز میسازند.

(عکس)

اجازه بدید در مورد تکنولوژی و پخش آن توسط اکثریت مردم صحبت کنیم.

تکنولوژی چگونه بوجود میآید؟ –  لغت تکنولوژی را میشود در زمینه های مشخص بکار برد.  مثلا تکنولوژی مدیریت و روانشناسی، تکنولوژی اطلاعات، تکنولوژی کشاورزی، تکنولوژی هواپیما، لباس، ساختمان و پل، کامپیوتر یا دارو سازی؛ یا بطور کلی استفاده کرد، مثلا تکنولوژیمون در این زمینه ها بالا یا پائین است. مفهوم تکنولوژی یعنی "دانش عملی،" یا فراگرفتن بوسیله ی ماهرشدن و ابداع ابزار لازم در راه حل مشکل، ساختن چیزی یا رسیدن به هدفی.

 

 

 

 

 

در این فعل و انفعال، بین شخص و ماده (یا موضوع) در مسیر حل کردن مشکل یا رسیدن به هدف، درک و فراگیری هائی که شخص در مورد خود، سیستم، مفعول، ابزار و وسائل رسیدن به هدف، باضافه کنش و واکنشهای بین آنها، بدست میآورد دانش عملی یا تکنولوژی مربوط به رسیدن به آن هدف است. یا به گفته ی دیگر پروسه تولید تکنولوژی دارای سه ضلع ذهن یا شخص، ماده یا محیط و عمل یا درگیرشدن است.

 

 

 

 

 

به این ترتیب انسان از زمانی که با سائیدن دو چوب آتش را بوجود آورد یا با پروراندن دانه های گندم وحشی آنها را تبدیل به گندمهای پربارتری برای ذخیره کردن و تهیه خوراک زمستانی اش کرد، تا به امروز که برای رسیدن به اهداف و حل کردن مشکلات پیچیده ترش دست به ساختن و بهتر کردن ماشینها، کامپیوتر یا سیستمهای مرکب زده است، با درگیرشدن در حل مشکلات خود دائم به بالا بردن تکنولوژی یا دانش عملی خود کمک کرده است.

 

 

 

 

 

یکی از خصوصیات تکنولوژی این است که، توانائی یک مردم و کشور برای تولید تکنولوژی و ارزشهای پیشرونده ساده و اولیه میمااند اگر دولتهاشان آنها را از موقعیتهای ماهر شدن محروم کنند. مثلا اگر آنها 1) اهداف ساده ای برای خود در نظر بگیرند، 2) اگر اکثر افراد آن بیشتر محدود به فعالیتهای ذهنی (اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) شده باشند، 3) اگر در قسمت عملی، اکثرا به کپی کردن ساخته ها و ساختارهای دیگران محدود شده باشند، 4) یااگر حل مشکلات پیچیده تر و رسیدن به اهداف والاتر خود را به دیگران بسپارند؛ مثالا اگر ساختن دستگاهها و لوازم پیچیده و "پرسیژن" مثل کامپیوتر و میکروسکوپ، یا ماشینآلات کاپیتال و ماشین سازی را گردن نگرفته و فقط وارد کننده، مصرف کننده و یا تعمیر یا سوار کننده ی این گونه دستگاهها و سیستمها  باشند. بالعکس مردم و کشوری که به چالش حل کردن مشکلات پیچیده، برای رسیدن به اهداف والا، با اشتیاق درگیرعمل میشوند نهایتا دارای تکنولوژی بالاتر و وابستگی کمتری خواهند بود.

 

 

 

 

 

یکی دیگر از خصوصیات تکنولوژی این است که (بدلیل خاصیت سنرجیستیکی تکنولوژی) هر چه افراد و گروههای بیشتری دست اندکار آن باشند تکنولوژی آن مردم متنوعتر و پیشرفته تر و تولید آن سریتر خواهد بود.  مثلا به تنوع کالاها و اپلیکیشن های مختلف در نرم افزارو انواع دستگاهای دیجیتال در تمام زمینه های کار و زندگی و یا "سوشیال میدیا" توجه کنید. اینها توسط هزاران بلکه ملیونها مصرف کننده و ابداع کننده در دانشگاهها و کسبها و خانه ها در کشورهائی مثل آمریکا، هند، اتحادیه اروپا و غیره هر روزه ابداع و اختراع میشوند. به این دلیل است که کشورهائی که موقعیت و محیطی ایجاد میکنند که اکثر افراد و جمعیتشان امکان وارد شدن در فعالیتهای اقتصادی را دارند از سطح برتری از تکنولوژی و خبرگی برخوردار هستند.

 

 

 

 

 

اگر جامعه ای ابزار کسب تکنولوژی (مثل مراکز کار و آموزش) و مشوقهای تولید (مثل بازار تقاضا و درآمد خوب) را در دسترس عموم مردمش بگذارد، اکثر مردم خود را داخل پروسه فراگرفتن و تولید علم و ثروت قرار میدهد. اگر اکثر مردم دسترسی نداشته باشند، نهایتا یا پیشرفت کل جامعه متوقف میشود، یا پیشرفت بصورت پاکتی فقط در قسمتهای کوچک و بخصوصی از جامعه بوجود میآید (مثل وضعیت بسیاری از کشورهای خاورمیانه.)  این گونه پیشرفت پاکتی توانائی نگهداشتن و حمایت اکثر جامعه یا نوسازی آنرا برای طولانی مدت ندارد، و نهایتا جامعه مجبور میشود که از منابع ذخیره ی خود برای زندگی اکثریت ضعیف و نیازمندش استفاده کند. مصلما این روند منجر به تهی کردن سرمایه هایش شده و کشور را در بن بست اجتماعی – اقتصادی و سیاسی قرار میدهد.

 

 

 

 

 

اگر خواستمان موفقیت است، باید امور جامعه را برای موفقیت تنظیم کنیم –  آیا قصد موفقیت برای خود و ملت خود را داریم، یا فقط قصد موفقیت برای خود و مانند خود را؟  میتوانیم امور جامعه را بر اساس هر کدام از این خواسته ها بچینیم و موفقیتی بدست بیآوریم. ولی جهان پر از رقابتی که در آن زندگی میکنیم بما نشان داده است که تنها جوامع، دولتمندان و کشورهائی پیشرفت کرده و پایدار مانده اند که امورشان را برای موفق شدن اکثریت مردمشان چیده و ردیف کرده باشند.

 

 

 

 

 

با یک نگاه حتی سطحی به کشورهای پیشرفته میتوانیم ببینیم که دولتمندانشان سالهای مدیدیست که این رمز را دریافته اند که برای موفقیت کشورشان، اکثریت جمعیتشان باید به موفقیت برسند. و فقط به این دلیل است که آنها ابزار و برنامه های تشویقی - حمایتی خود (اعم از قوانین و بودجه) را در دسترس و برای حفاظت اکثریت مردم خود قرار میدهند، و نتیجتا باعث ورود میلیونها از مردمشان در پروسه ی عمل و حل کردن مسائل و مشکلات خود شده و جامعه ای خود- باز- ساز میسازند.

 

 

 

 

 

اجازه بدهید که نگاهی به بعضی از این برنامه های تشویقی – حمایتی در بخش کشاورزی و محصولات کشاورزی بکنیم. پروراندن منابع طبیعی و منابع انسانی مربوطه در بخش کشاورزی یکی از پایه های یک اقتصاد و کشور قوی است. (این مقاله برداشته ای از مقاله 4# است. اصل این مقاله در چهارشنبه بیست و سوم فروردین 1391 منتشر شد.)